هجدهمین جلسه بارش افکار

هجدهمین جلسه بارش افکار با حضور مدیرعامل محترم فرجاد جناب اقای مهندس مهدی مشایخی و جمعی از پرسنل مراکز تصویربرداری طب آزما، مرکز تصویربرداری تابش پرتو، مرکز رادیوتراپی و انکولوژی صدرا و درمانگاه عمومی تخصصی فرجاد در سالن کنفرانس مرکز فرجاد برگزار گردید.
 
در این جلسه مهندس مهدی مشایخی کتاب های "برتری خفیف" نوشته جف اولسون و "ببخش و بگیر" نوشته آدام گرانت را به بحث و بررسی گذاشتند. ابتدا مهندس مهدی مشایخی از یکی از همکاران خواستند تا خلاصه ای از کتاب برتری خفیف را توضیح دهند و سپس سایر همکاران نقطه نظرات خود را درخصوص صحبت های گفته شده ارائه کردند.
 
هجدهمین جلسه بارش افکار گروه ?????? ?????

کتاب برتری خفیف اثر جف اولسون در یک کلام می‌خواهد بگوید که موفقیت یک‌شبه و ناگهانی اتفاق نمی‌افتد. اگر می‌خواهید مسیر موفقیت را طی کنید باید تصمیم بگیرید روی کارهای کوچکی و بزرگی که در طول یک روز انجام می‌دهید تمرکز کنید و تمام کارهای خود را با مسیر موفقیت هماهنگ کنید. در واقع هر کاری که در طول روز انجام می‌دهید، شاید هم خیلی کوچک و جزئی باشد ولی مطمئن باشید بخشی از مسیر شما برای موفقیت یا شکست است. برتری خفیف به شما می‌گوید موفقیت به تلاش مستمر نیاز دارد. تاکنون موفق به خواندن کتاب اثر مرکب اثر دارن هاردی شده‌اید؟ در این کتاب بیان شده است که موفقیت نیاز به تکرار دائمی عادت‌های خوب و صحیح نیاز دارد. وقتی این عادت‌های درست و جزئی تکرار می‌شود، بعد از مدتی اثر آن‌ها با هم ترکیب می‌شود و تحولی بزرگ را ایجاد می‌کند.
 
در صورتی که تصمیم دارید نگرش جف اولسون را برای رسیدن به موفقیت در تمامی جهات و ابعاد زندگی بدانید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید؛ زیرا نکات این مقاله می‌تواند اثرات سازنده‌ای برای شما داشته باشد. برایان تریسی، نویسنده بزرگ حوزه موفقیت در مورد این کتاب می‌گوید:
 کتاب برتری خفیف یکی از قدرتمندترین، کاربردی‌ترین و مهم‌ترین اصول موفقیت را به شما یاد می‌دهد و زندگی شما را متحول می‌کند.
 

چه درس‌هایی از کتاب برتری خفیف یاد می‌گیریم؟

این کتاب می‌تواند درس‎های بسیار زیادی برای ما داشته باشد و به معنای حقیقی کلمه زندگی ما را دگرگون کند. در صورتی که ذهنی باز و آماده داشته باشید و به مطالعه این کتاب بپردازید، شاهد تحولی شگرف در دیدگاه خود نسبت به موفقیت خواهید بود. در ادامه این بخش تصمیم داریم به درس‌هایی بپردازیم که می‌توان از این کتاب گرفت.
 

1- فلسفه خود در زندگی را جدی بگیرید

برخی از افراد تصور می‌کنند که وقتی فردی به موفقیت مالی می‌رسد، حتماً این اموال را از طریق ارث پدری به دست آورده یا بر اثر تحولات اقتصادی بازار به این جایگاه رسیده است. این در حالی است که افراد باید نگرش و فلسفه خودشان را در زندگی تغییر دهند. اگر می‌خواهید به موفقیت اصیل و واقعی برسید، همیشه باید به زندگی خود نگاهی عمیق بیندازید. اگر می‌بینید که موفقیت در یک حوزه روی موفقیت شما در حوزه‌های دیگر تأثیر می‌گذارد، مطمئن باشید که این موفقیت شما اصیل و واقعی است. به مثالی که در ادامه می‌زنیم توجه کنید:
وقتی فردی در حوزه ورزش و سلامتی به موفقیت می‌رسد و می‌تواند تناسب اندام خود را حفظ کند، هم از نظر سلامتی در وضعیت بهتری قرار می‌گیرد و هم اعتماد به نفس و عزت نفس او بهتر می‌شود. اعتماد به نفس و عزت نفس دو عامل مهم و کلیدی برای موفقیت است. وقتی ذهن شما به این دو عامل مجهز شد، مطمئن باشید که در حوزه کسب و کار هم به موفقیت می‌رسید. بنابراین به سادگی دیدیم که موفقیت در زمینه سلامتی روی موفقیت مالی شما تأثیر می‌گذارد.
 
نگرش و فلسفه انسان در موفقیت او تأثیر به‌سزایی دارد. جف اولسون بر این باور است:
به بیان ساده‌تر ما مسئولیت کامل و 100 درصدی زندگی خود را بر عهده داریم و این ما هستیم که باید مراقب زندگی و افکار خودمان باشیم. وقتی کسب دائماً از وضعیت روزگار، سیاست و غیره می‌نالد، قطعاً فلسفه او در زندگی این است که مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده نگرفته است. وقتی شما قبول کردید که کنترل کامل و صد در صدی زندگی خود را بر عهده دارید:
  1. هر روز صبح زود از خواب بیدار می‌شوید
  2. مراقب غذای خودتان هستید و اجازه نمی‌دهید که اضافه‌وزن پیدا کنید
  3. ورزش می‌کنید
  4. به این نتیجه می‌رسید که باید روی خودتان و رشد فردیتان سرمایه‌گذاری کنید
  5. سعی می‌کنید اطلاعات خودتان را پیرامون کسب و کار بالا ببرید
  6. کتاب‌های بیشتری می‌خوانید و در دوره‌های انگیزشی بیشتری شرکت می‌کنید
همان‌طور که جف اولسون در برتری خفیف بیان می‌کند، فلسفه شما در زندگی اهمیت زیادی دارد و همین فلسفه زمینه موفقیت شما را رقم می‌زند.
 
هجدهمین جلسه بارش افکار در راستای کتاب خوانی و توسعه فردی


2- اجازه دهید زمان به شما کمک کند

در جهان امروز همه تمایل دارند که خیلی سریع به نتیجه برسند و به موفقیت‌های سریع و البته بزرگ دست پیدا کنند ولی متأسفانه قاعده جهان جز در موارد استثنایی برای کسی موفقیت فوری رقم نمی‌زند. به عنوان مثال آیا ممکن است یک کشاورز دانه‌ای را بکارد و فردای همان روز از خواب بیدار و ببیند که آن دانه به بار نشسته است؟ قطعاً چنین چیزی ممکن نیست. همیشه اجازه دهید که زمان هم به کمکتان بیاید و نقش خود را برای دستیابی شما به موفقیت ایفا کند. دنیا لینکی نیست که روی آن کلیک کنید و خیلی سریع به هدف برسید.
خیلی از افراد تصور می‌کنند که زمان دشمن آن‌ها است ولی شخص موفق خیلی خوب می‌داند که برای به بار نشستن بعضی از موفقیت‌ها به گذر زمان احتیاج دارد.
 

3- اجازه دهید برتری خفیف خودش را نشان دهد

تفسیر این نمودار به این صورت است که اگر یک عادت صحیح یا نادرست را در زندگی پیش بگیریم، ممکن است در بازه زمانی کوتاه هیچ کدام از این دو عادت تحول چندان زیادی در زندگی ما ایجاد نکنند ولی وقتی مدتی می‌گذرد می‌بینیم که هر کدام از این عادات چه تحول عظیمی در زندگی ما ایجاد کرده است. عادتی که خوب باشد، خیلی به پیشرفت ما کمک می‌کند و عادتی که بد باشد، شرایط را برای پسرفت ما فراهم می‌آورد. از این رو باید حتی روی کوچک‌ترین رفتارهای روزانه خودمان حساس باشیم؛ زیرا همین کارهای ریز و کوچک روزانه موفقیت یا شکست ما را رقم می‌زند.
 
یک راهکار کاربردی و عالی
کارهایی که در طول یک روز انجام می‌دهید را یادداشت کنید. کارهای درست را ادامه دهید و برای حذف عادات و کارهای نادرست و جایگزینی آن‌ها با رفتارهای سالم تلاش کنید. این دقیقاً همان چیزی است که باعث می‌شود برتری خفیف پس از مدتی خودش را به شما نشان دهد. همین گام‌های کوچک باعث می‌شود که پس از مدتی در همه مسائل از جمله مسائل مالی، سلامت جسمانی و روانی و روابط اجتماعی پیشرفت کنید و به اهداف خودتان برسید.
 

4- روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید

امروزه موفقیت مالی افراد به میزان دانش و اطلاعات تخصصی که دارند بستگی دارد. از طریق مطالعه می‌توانید دانش تخصصی خود را افزایش دهید. همچنین لازم است برای رسیدن به موفقیت روی رشد و توسعه فردی خودتان کار کنید. یکی از کارهای مهم دیگر برای سرمایه‌گذاری روی خودتان این است که خوراک مغز خودتان را کنترل کنید. به هیچ عنوان اجازه ندهید که عوامل مزاحم و ناامیدکننده به روان و افکار شما آسیب برساند. تا حدی که می‌توانید استفاده نادرست از رسانه‌های اجتماعی را متوقف کنید. سعی کنید با افراد و موقعیت‌هایی ارتباط برقرار کنید که به رشد و پیشرفت شما کنند.
 

5- گذشته را کنار بگذارید

بسیاری از مردم کاملاً در گذشته زندگی می‌کنند و کاری به زمان حال و آینده ندارند. جالب است بدانید که همین مردم همیشه گله و شکایت می‌کنند که چرا ما در زندگی موفق نمی‌شویم. خوب معلوم است! یکی از اصول موفقیت این است که خودتان را از زندان گذشته رها کنید؛ زیرا با تمرکز روی گذشته، زمان حال و فرصت‌های کنونی را از دست می‌دهید.
گذشته فقط به این درد می‌خورد که از آن درس بگیرید. بنابراین اصلاً دلیلی ندارد که بابت گذشته ناراحت باشید یا به خاطر آن حسرت بخورید. برخی از مردم هم می‌گویند: «فلان کار را قبلاً کردم و جواب نگرفتم.» اگر دنبال هدفی هستید باید چندین و چند بار تلاش کنید تا موفق شوید.
 
پس از بررسی کتاب برتری خفیف، مهندس مهدی مشایخی درخصوص نکات کلیدی کتاب "ببخش و بگیر" مطالبی را ارائه کردند.
مهندس مشایخی به تعریف افراد بخشنده، گیرنده، و برابر طلب پرداختند و سپس به تفاوت های این سه گروه اشاره نمودند.
همچنین مهندس مهدی مشایخی 3 تله که افراد بخشنده معمولا از آن آسیب میبینند را توضیح دادند.
 
کتاب ببخش و بگیر اثر آدام گرنت با نام اصلی Give and Take سال 2013 منتشر شده است. این کتاب در زمینه‌ی روان‌شناسی و موفقیت نوشته شده و راه‌کارهایی جدید و کاربردی برای حرکت به سمت موفقیت ارائه کرده است. آدام گرنت دراین کتاب علاوه‌ بر اشاره به عواملی نظیر انگیزه، سخت‌کوشی، استعداد و شانس، معتقد است در دنیای امروز موفقیت بستگی به نحوه و میزان تعاملات ما با سایرین دارد. نویسنده افراد را براساس تعاملات‌شان به سه دسته‌ی گیرندگان، بخشندگان و حساب‌گران تقسیم کرده و توضیح داده که هر یک از افراد در موقعیت‌های مختلف زندگی ممکن است یکی از این سبک‌ها را اجرا کنند.
 
بارش افکار جلسه هجدهم  فرجاد قم


گیرندگان، بخشندگان و حساب‌گران به روایت آدام گرنت

آدام گرنت طی کتاب ببخش و بگیر تجربه‌ و داستان‌های مختلفی را با خوانندگان کتابش به اشتراک می‌گذارد تا بر اهمیت ارتباط با دیگران تاکید کند. نویسنده علت اینکه چرا برخی از مردم در صدر نردبان موفقیت بالا می‌روند و برخی دیگر به پایین می‌ریزند را مرتبط با الگوی گیرندگان، بخشندگان و حساب‌گران می‌داند.
گرنت درباره‌ی این سه سبک از رفتار افراد در اجتماع می‌گوید :«بخشیدن، گرفتن و حساب‌گری سه سبک اساسی در تعامل‌های اجتماعی‌اند، ولی مرز بین آن‌ها قابل تغییر است. همین‌طور که نقش‌های شغلی و روابط مختلف را تجربه می‌کنید، شاید از یک سبک رفتاری در یک رابطه‌ی متقابل به سبک دیگری تغییر روش دهید. تعجبی ندارد که هنگام مذاکره بر سر میزان حقوق‌تان شخصیتی گیرنده داشته باشید، وقتی به کسی کم تجربه‌تر از خودتان چیزی آموزش می‌دهید بخشنده باشید و به هنگام سهیم کردن یک همکار در یک تخصص، مثل یک حساب‌گر عمل کنید. شواهد نشان می‌دهند که در محیط‌های کاری، بخش زیادی از مردم یک سبک اصلی را در رابطه‌ی متقابل دارند که نشان می‌دهد بیشتر اوقات با چه رویکردی به سراغ افراد می‌روند. و نقش این سبک اصلی در موفقیت ما به اندازه‌ی سخت‌کوشی، استعداد و شانس است.»
 

مروری بر فصل‌های کتاب ببخش و بگیر

کتاب ببخش و بگیر شامل نه فصل است که عبارتند از «تو نیکی می‌کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز»، «طاووس و پاندا»، «اثر موجی»، «پیدا کردن الماس در سنگ»، «قدرت ارتباط فروتنانه»، «هنر حفظ انگیزه»، «تغییرات بزرگ»، «تغییر آدم خسیس» و «ابراز وجود».
آدام گرنت طی این فصل‌ها علت موفقیت بخشنده‌ها را توضیح می‌دهد و معتقد است اگر یک فرد روابطش با دیگران بهتر باشد علاوه‌بر این که خود موفق‌تر است سبب رشد و پیشرفت یک سازمان نیز می‌شود. در این باره نویسنده در کتاب ببخش و بگیر می‌گوید :«برای درک اینکه چرا بخشنده‌ها بر بالای نردبان موفقیت تکیه می‌زنند، ماجراها و مطالعات شگفت‌انگیزی را بررسی می‌کنیم که روشن می‌کنند چگونه بخشیدن می‌تواند قدرتمندانه‌تر و کم خطرتر از آن چیزی باشد که بیشتر مردم باور دارند. در این مسیر، بخشنده‌های موفق در مشاغل متفاوت شامل مشاوران تخصصی، وکلا، پزشکان، مهندسان، فروشندگان، نویسندگان، کارآفرینان، حسابداران، مشاوران مالی و روسای هیئت‌های ورزشی را معرفی می‌کنم.»
 

سبک نوشتاری کتاب ببخش و بگیر، چرا و چگونه بخشنده‌ها به اوج موفقیت می‌رسند؟

کتاب ببخش و بگیر با لحنی صمیمانه و روان نوشته شده و خواننده به راحتی می‌تواند از نکات مفید آن بهره‌مند شود. گرنت از زبان خودش داستان‌ و تجربه‌های مفید را بیان می‌کند وسبک نوشتاری سبب شده خواننده با نویسنده احساس نزدیکی کند. همچنین در انتهای کتاب بخشی با نام «کارهایی برای تاثیرگذاری» نوشته شده است. در این بخش گرنت اصولی را مطرح می‌کند که با انجام آن‌ها می‌توان بخشندگی را در زندگی افزایش داد و بدون هیچ چشم‌داشت و منتی به کمک افراد رفت.
 
یکی از این راهکارهای عملی از نظر آدام گرنت این است :«بیشتر کمک بخواهید. اگر می‌خواهید دیگران بخشنده باشند، یکی از ساده‌ترین کارها این است که از آن‌ها درخواست کمک کنید. وقتی درخواست کمک می‌کنید، همیشه باری بر دوش دیگران اضافه نمی‌کنید. برخی‌ها بخشنده‌اند و با کمک خواستن، فرصتی برای‌شان ایجاد می‌کنید تا ارزش‌هایشان را بروز دهند و احساس ارزشمندی کنند. با درخواست انجام لطفی 5 دقیقه‌ای بار به نسبت کوچکی را روی دوش فرد دیگری می‌گذارید و اگر از یک حسابگر چنین چیزی بخواهید، روی این می‌توانید حساب کنید که فرصتی برای جبران خواهید داشت. وین و چریل بیکر می‌گویند افراد می‌توانند با درخواست کردن و کمک کردن جرقه‌‎‌ی چرخه‌ی جبران لطف را بزنند. با سخاوتمندی و بدون چشم داشت کمک کنید، ولی بارها هم برای چیزهایی که نیاز دارید درخواست کمک کنید.»
 

درباره آدام گرنت، نویسنده کتاب ببخش و بگیر

آدام گرنت Adam Grant نویسنده و روان‌شناس اهل آمریکا، آگوست سال 1981 متولد شده است. او تحصیلات مقطع کارشناسی‌اش را در دانشگاه هاروارد گذرانده و فارغ‌التحصیل دکترای روانشناسی سازمانی از دانشگاه میشیگان است. او در 28 سالگی تحصیلات خود را به سرانجام رساند و به تدریس در دانشگاه‌های مختلف مشغول شده است.
آدام گرنت از سال 2011 تا سال 2017 از سوی دانشجویان دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا به عنوان بهترین پروفسور انتخاب شده است. او چهره‌ی موفقی در تدریس و فعالیت در حوزه‌ی روان‌شناسی کسب‌وکار است و به عنوان یکی از بهترین اساتید تجاری جهان زیر چهل سال برگزیده شده است. در حال حاضر او علاوه‌ بر نوشتن و تدریس، در مجله نیویورک تایمز نیز مشغول به کار است و به عنوان یکی از تأثیرگذارترین متفکران بین المللی فعالیت می‌کند.