رادیولوژی مبتنی بر شواهد

 كامبیز استدی سیفی، متخصص رادیولوژی، معاون اجرایی- عضو هیات مدیره انجمن رادیولوژی ایران

 
در مدت پنجاه سال گذشته با توجه به توسعه سریع فن آوری پزشكی و پیشرفت در زمینه ی ساخت انواع گوناگون دستگاه های تصویربرداری (مانند دستگاه های ام آر آی، سی تی اسکن، سونوگرافی، ماموگرافی و...)، علم رادیولوژی علاوه بر مباحث مربوط به تشخیص و درمان بیماران نیازمند بهره گیری از دیگر امكانات علمی در زمینه ی علوم غیرپزشكی بوده تا بتواند رسالت خود را به بهترین شكل ممكن ارائه دهد. در این خصوص زمینه ای به عنوان "مدیریت در رادیولوژی" و یا "مدیریت تصویربرداری"، جهت حل مشكلات مربوط به مسائل مبتلا به رادیولوژی و بهبود انجام كارهای تشخیصی،‌درمانی و پژوهشی كه به سرعت در حال پیشرفت هستند، به وجود آمده است.
 
هم چنین به خاطر افزایش چشمگیر اطلاعات در زمینه ی دانش پزشكی در طول سی سال اخیر،‌پزشكی نیاز به ساماندهی منابع اطلاعاتی و شیوه های كاربردی آنها داشته است، كه در این مورد روشی نوین به نام "پزشكی مبتنی بر شواهد" پایه ریزی شد. علاوه بر انباشت فراوان اطلاعات و پیشرفت تكنولوژیك لزوم توجه به مسائل اخلاقی،‌ اقتصادی و حرفه ای این اصل را مورد حمایت قرار داد كه پزشكی به تنهایی بر پایه مهارت های حرفه ای فردی پزشكان كافی نبوده و بایستی بر اساس ارزیابی موشكافانه از نتایج بدست آمده از پژوهش های علمی استوار گردد.رشد تكنولوژی ارتباطات جهان شمول موجب گردیده اینترنت امكان دستیابی به این داده ها را متحول نماید، چرا كه از طریق اینترنت با در نظر گرفتن گستردگی نرم افزارها و شیوه های جدید مدیریت داده ها امكان بررسی این گونه اطلاعات فراهم شده است; به نحوی كه حتی تازه ترین گزارشات علمی كه هنوز چاپ نشده اند را برخلاف روش های كلاسیك پیشین مانند: "مدلاین" و یا "ایندكس مدیكوس" در دسترس كاربران قرار می دهد.
 
با در نظر گرفتن موارد بالا به طور ساده، پزشكی مبتنی بر شواهد را می توان اینگونه تعریف كرد:
 
"نوعی طبابت بر اساس نتایج ارائه شده توسط تحقیقات" و به تعبیری دیگر: شیوه ای كه به طور فزاینده در مراقبت های بهداشتی و سلامت افراد جامعه توسعه پیدا كرده،‌تغییر قابل ملاحظه ای را در آموزش،‌یادگیری،‌طبابت و اتخاذ تصمیم توسط پزشكان، مدیران اجرایی و سیاست گذاران امر سلامت جامعه به ارمغان آورده است.
اشاعه ایده فوق الذكر به اوایل قرن بیستم برمیگردد،‌و لیكن در دهه 1990 این رویه در دانشگاه "مك ماستر هامیلتون" ایالت "انتاریو" كانادا شكل گرفت. رهبری گروه كاری آن را هم "دكتر گویات" و "دكتر ساكت" به عهده داشتند. آقای دكتر ساكت (Sacket) تعریفی را بدین مضمون از طبابت مبتنی بر شواهد ارائه داده است:
 

رادیولوژی مبتنی بر شواهد

"استفاده ی دقیق،‌صریح و خردمندانه از بهترین شواهد رایج در اتخاذ تصمیمات مربوط به مراقبت از یكایك بیماران".كاركردن بر این مبنا به معنی تلفیق مهارت كلینیك فردی با بهترین نتیجه به دست آمده از پژوهش های منظم و سیستماتیك است. با در نظر گرفتن موارد بالا ضروریست كه پزشكان روش مناسبی را بیاموزند تا بتوانند به اطلاعات به روز شده دسترسی پیدا كرده، آنها را تجزیه و تحلیل نمایند و در خلال طبابت روزانه خود به شایستگی آنها را مورد استفاده قرار دهند برای پیشبرد این روش در موقعیت كنونی، كاستی هایی وجود دارد.
 
دركشور استرالیا در یك مطالعه پژوهشی موانع موجود مورد بررسی قرار گرفته مهمترین آنها عبارتند از:
 
1. كمبود وقت برای آموختن.
2. محدودیت مهارت های لازم برای جستجوی مطالب.
3. محدودیت دسترسی به نتایج مورد نظر.
این كاستی ها را بایستی طی یك برنامه ی منسجم علمی از میان برداشت. در پزشكی مبتنی بر شواهد علاوه بر تلفیق بهترین نتایج قابل دسترس با مهارت های حرفه ای شخصی،‌ارزش های انسانی و نوع انتخاب بیمار را هم بایستی به عنوان یك عامل در نظر داشت.
 
پس از آشنایی با این روش نوین طبابت می پردازیم به "رادیولوژی مبتنی بر شواهد".در خلال سی سال گذشته،‌به دلیل افزایش دانش پزشكی و دست آوردهای شگرف تكنولوژیك، رادیولوژی و تصویربرداری پزشكی دست خوش تغییرات زیاد و پیچیدگی های خاص خود شده است.
 
به دنبال این تحولات شرایطی بوجود آمده كه تقریبا دیگر غیرممكن است رادیولوژیست ها بتوانند در آیند به راحتی تمامی اطلاعات و دانش مربوط به این پیشرفت ها را جذب نموده، در فعالیت های روزمره شان از آنها به بهترین شكل استفاده نمایند.ضرورت این امر موجب گردید كه پزشكی مبتنی بر شواهد با یك تاخیر نسبی وارد رشته رادیولوژی می شود. به نظر می رسد كه با اتخاذ این روش شاهد تاثیر قابل ملاحظه ای از این رویكرد در رشته رادیولوژی در آینده نزدیك باشیم. البته این سوال ممكن است مطرح شود كه: "چه ضرورتی دارد كه رشته رادیولوژی مبتنی بر شواهد باشد و چرا رادیولوژیست ها بایستی آنرا بدانند؟" چند علت را برای پاسخ به این پرسش می توان مطرح كرد:
نخست ملاحظات اخلاقی: ‌بدین معنی كه بهترین كار را برای بیماران خودمان بایستی انجام دهیم.
دوم به لحاظ اقتصادی:‌ كه در حقیقت مربوط به جلوگیری از امتحانات غیرضروری،‌صرفه جویی مالی و كاهش پرتوگیری بیماران است.
سوم از جنبه خود حرفه و تخصص رادیولوژی: ‌كه اگر متخصصان این رشته از این روش استفاده نكنند متخصصین دیگر رشته های پزشكی به ویژه آنهائی كه از امكانات تصویربرداری پزشكی زمینه كاری شان استفاده می كنند،‌خودشان روش نوین را بكار گرفته ممكن است نتایج را به نفع یا برعلیه مواردی از تكنیك های تصویربرداری یا اینترونشن تعبیر و تفسیر كنند.
 

مقاله رادیولوژی مبتنی بر شواهد  در گروه ?????? ?????
 
در مورد تاخیر حضور این روش در رادیولوژی علل گوناگونی مطرح است كه به طور اجمال عبارتند از:
 
1. ضرورت بررسی كارآیی تشخیصی روش های تصویربرداری با استفاده از دانش تكنولوژیك ضروری برای آن
2. همراه و همگام بودن با پیشرفت سریع توان مهندسی های دستگاه های جدید و تنوع تصویربرداری
3. ضرورت طراحی روش های پژوهشی و آماری ویژه جهت بررسی مطالعات و بازبینی نتایج بدست آمده از انواع تكنیك ها و روش های تصویربرداری موجود، علاوه بر روش های متداول.
4. و در نهایت رویكرد به دستگاه های تصویربرداری با ویژگی های خاص بدین معنی كه مقدار پرتودهی و نیز میزان پرتوگیری بیماران تا آن مقدار كم شود ك اختلالی در نتیجه و حاصل كار پیش نیاید (ALARA).
 
بنابراین در مورد رادیولوژی مبتنی بر شواهد با در نظر گرفتن موارد موفق علاوه بر تلفیق بهترین شواهد با مهارت های حرفه ای و در نظر گرفتن معیارها و ملاحظات یكایك بیماران، دو عامل دیگر را باید در نظر گرفت:
 
اول: دیدگاه ها و توقعات پزشكان ارجاع دهنده بیماران
و دوم: رعایت شرایط مناسب در امتحانات تشخیصی در خصوص مجموع گروهی آن عده از بیماران كه در این امتحانات تصویربرداری شركت می كنند (ALARA).
به عبارتی پرسش این است كه "كدامیك از روش ها بایستی مورد استفاده قرار گیرند تا نشان دهنده ارزش یك فن آوری تصویربرداری تشخیصی باشد؟" و این همان زمینه ای است كه آن ار ارزشیابی فن آوری سلامت (HTA  ) می نامند و ویژگی های خاصی از آن در علم رادیولوژی حائز اهمیت است.
 

حال چگونه میتوان این روش را آموخت؟

در دانشگاه "ماك ماستر" و "سازمان خدمات بهداشتی كشور كانادا"، یك گروه كاری، چهارچوب و معیاری را در پنج مرحله برای آموختن این روش تبیین نمودند كه عبارتند از:
1. پرسش سوالات قابل پاسخگویی;
2. جستجوی بهترین شواهد موجود در ارتباط با سوالات مطرح شده (با استفاده از منابع اطلاعات پیشرفته بویژه با اینترنت);
3. ارزیابی منتقدانه شواهد بدست آمده ;
4. بكارگیری این یافته ها در خلال فعالیت های روزانه;
5. ارزیابی عملكرد و بررسی مجدد نتایج بدست آمده در خلال فعالیت حرفه ای در ارتباط با شواهد انتخاب شده.
 
در مورد پزشكی مبتنی بر شواهد، رادیولوژی پشت سر دیگر تخصص ها جای دارد كه برای رفع این نقصان می توان چند پیشنهاد را مطرح نمود:
 
  1. تشكیل گروه های كار از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مجامع علمی تخصصی مربوط كه به موضوع فوق آشنایی كامل داشته باشند.
  2. تشكیل كارگاه های آموزشی همایش های مربوط برای همكاران پس از فراغت از تحصیلات آكادمیك.
  3. تشكیل دوره های درسی تكرار شونده بصورت پرسش و پاسخ برای دستیاران سطوح تخصص و فوق تخصص در خلال آموزش كلاسیك آنها.
  4. ادغام این روش در برنامه ی آموزش دستیاری تخصصی رشته رادیولوژی.
در خاتمه می توان چنینی اظهار نمود كه: باتوجه به چالش های فراوان پیش روی رشته رادیولوژی،‌با گزینش رویكرد علمی رادیولوژی مبتنی بر شواهد در آینده همكاران رادیولوژیست در زمینه تصویربرداری پزشكی بطور وسیعی از بهبود نحوه فعالیت های حرفه ای در تمامی جوانب كاری بهره خواهند برد.